مزاجشناسی یکی از مهمترین مباحث طب سنتی و طب اسلامی میباشد.
ضرورت دانستن گرمیها و سردیها
یکی از حقایق عالم هستی، مزاجهای چهارگانه اشیاء و موجودات است که شناخت آنها تا حدّ زیادی میتواند زمینه پیشگیری از بیماری و شتاب و سرعت در درمان و جلوگیری از عوارض داروها را بهدنبال داشته باشد.
لازم است که انسان حالت متعادل مزاج خود را بشناسد تا در صورت بروز بیماری، بفهمد که چه نحوه بیتعادلی در بدنش به وجود آمده، و نیز باید اشیاء گرم و سرد را هم بشناسد تا بداند با استفاده از چه چیزی به تعادل بازمیگردد.
غذاها بهلحاظ اثربخشی بر بدن دارای دو ویژگی هستند:
- ویژگی مزاجی: شامل همین گرمی و سردی و خشکی و تری، که در همه غذاها اعم از سبزیجات و حبوبات و میوهها و صیفیجات و دانهها و حتی علفها و درختان وجود دارد؛
- ویژگی کیفی: مانند قابضبودن که در نعنا و قدرت رفع انسداد که در خرفه و قدرت التیامبخشی که در بارهنگ و قدرت ترمیم استخوان که در روغن حیوانی و قدرت ایجاد عضلات که در زیتون وجود دارد.
نظام هستی بر چهار ستون استوار است:
- آتش (Fire) = گرم و خشک = صفرا
- هوا (Air) = گرم و تر = دم
- آب (Water) = سرد و تر = بلغم
- خاک (Earth) = سرد و خشک = سودا
رکن پنجمی هم در طبیعت وجود دارد که توان درک خوبیها و بدیها را به نظام هستی میبخشد که از آن به جوهر، نفس، روح الهی و بُعد دوم شخصیت انسان تعبیر میشود.
روح مادی
- روح حیوانی: بخاری که در قلب قرار میگیرد؛
- روح نباتی: بخاری که در بد قرار میگیرد؛
- روح نفسانی: بخاری که در مغز پدید میآید؛
- روح جنسی: بخاری که در اندام جنسی بروز میکند.
در نتیجۀ هضم و جذب غذا، در بدن انسان خون تولید میشود و این خون، دارای دو جزء محلول (مایع) و غیرمحلول (بخار) است. به این بخارات، روح مادی گفته میشود که منشأ تحرک مادی بدن هستند و این بخارات با توجه به منشأ تولیدشان، مزاج خاصی را به خود اختصاص داده و در اندام مختلف بدن قرار میگیرند؛ مانند: گاز سرکه و بوی عطر.
علاوه بر این روح مادی، انسانِ زنده دارای روح دیگری به نام روح انسانی است که پس از شکلگیری جنین، در بدن رسوخ کرده و با انسان میآمیزد و او را کامل و برتر از بقیه حیوانات قرار میدهد.
این روح، در هنگام خواب به صورت نیمهفعال در میآید و در زمان اختلال اخلاط، تسلطش بر قوای انسان به طور ناقص است و مادامی که حداقل یکی از ارواح اربعۀ مادی در انسان موجود باشد، این روح نیز وجود دارد؛ ولی هنگامی که ارواح اربعه از بین رفت و بدن به سردی گرایید، این روح از بدن جدا شده و خارج از بدن به زندگی خویش ادامه میدهد. کما قیل: النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء.
بدن انسان و حیوانات مواد غذایی را پس از هضم، تبدیل به موادی مینماید که سازندۀ اندام جسم میباشد و این مواد، «صفرا، دم، بلغم و سودا» نام دارد.
نسبت تعادل سردی و گرمی را خداوند در تن موجودات معین نموده و برای حفظ آن باید مقدار معینی گرمی یا سردی و تری یا خشکی را از طریق خوراک و فضا و… وارد بدن نمایند.
پس لازم است که ویژگیهای گیاهان را بدانیم تا برای تغذیه، غذای مناسب بدنمان را برگزینیم.
قانون کلی مزاجشناسی
کاملترین قانون برای تشخیص سردی و گرمی، مزههاست؛ اگرچه از طریق رنگ و بو نیز میتوان مزاجها را ارزیابی کرد.
- شیرینیها، تلخیها (غیرکافور)، شوریها و تندیها گرم هستند.
- ترشیها و گسمزهها (مثل کیوی، خیار، گوجه فرنگی و کاهو) سرد هستند.
- مواد چرب در گرمی معتدل هستند.
به هر مقدار که اشیاء، شیرینتر، تلختر، شورتر و تندتر باشند، دارای گرمی بیشتر هستند؛ مثل دُم خیار و نعنا و کدوی حنظل که با توجه به میزان تلخی بهترتیب در درجۀ ۱ و ۲ و ۴ از گرمی میباشند.
گیاهان گرم و خشک، صفرازا (ولی اگر بیش از حد، مصرف شوند، سودازا) هستند.
غذاهای خونساز مثل خرما و انگور، غذاهای دمزا هستند.
غذاهای سرد و تر مثل ماست کمچرب و ترشی را بلغمزا مینامند.
بدن انسان ترکیبی است از اخلاط اربعه و کم و زیاد بودن این اخلاط، موجب تغییراتی در شکل ظاهری ساختمان بدن و صورت باطنی روح و اخلاقیات میگردد. مانند تفاوت در زیبایی، درشتی یا باریکی اندام، رنگ پوست، پراکندگی یا تراکم موهای بدن، حالت و رنگ مو و…
تیپهای مختلف مردم، از نظر اندام و گرایشات غذایی و اخلاق و… بر اساس همین تفاوت در مزاج است.
تیپها و مزاجهای گوناگون انسانی
اگر مواد چهارگانه (صفرا، دم، بلغم و سودا) بهطور متناسب در بدن وجود داشته باشد، آن فرد دارای «مزاج معتدل» خواهد بود و اگر یکی از اینها غلبه پیدا کند، آن شخص دارای مزاج صفراوی یا دموی یا بلغمی یا سوداوی خواهد بود.
روش حفظ سلامتی در تیپهای مختلف
افرادی که دارای مزاج صفراوی یا دموی یا بلغمی یا سوداوی هستند،
- اگر تعادل در مزاج خود را حفظ نمایند، (اگرچه در تمایلات و گرایشات جسمی و روحی تفاوتهایی با دیگر افراد خواهند داشت ولی) سالم خواهند بود؛
- ولی اگر یکی از این ویژگیها افزایش یا کاهش یافت، موجب بروز بیماری میگردد.
و این افزایش ویژگیها:
- اگر سراسری و در تمام بدن باشد، به آن غلبۀ اخلاط گویند که موجب بیماریهای فراگیر مثل فشار خون میشود؛
- اگر در یک عضو باشد، موجب بیماری در همان اندام میشود؛ مثل صفرا در سر که موجب سردرد یا سردی در مغز که موجب فراموشی میشود.
در چنین مواقعی، باید بدن را به حالت اعتدال بازگرداند.
بهداشت و درمان
بهداشت = حفظ تعادل = تقویت به عین
درمان = ایجاد تعادل = درمان به ضدّ
برای نگهداری اخلاط در حالت تعادل، باید همان ماده یا خلط را از طریق غذای زاییدۀ آن ماده، به بدن رساند که به این عمل اصطلاحاً تقویت به عین گویند.
و اگر یکی از این مواد افزایش یافت، باید با تزریق خلط مخالفش آنرا به حالت تعادل برگردانیم که از این عمل اصطلاحا درمان به ضد تعبیر میکنند.
مثلا برای درمان و کاهش صفرا، باید از رطوبت استفاده کرد و نیز گیاهان دمزا، سودازا میباشند.
گسترۀ مزاجها
مزاج، منحصر به گیاهان و حیوانات نیست؛ بلکه فصلها، زمانها، مکانها، شب و روز، دریاها، جنگل، کوهستان، کویر و… هم دارای مزاجی از جنس گرمی و سردی هستند.
حتی افعال و صفات نفسانی انسان مانند کارهای خوب و بد، شادی و غم، تکبر و تواضع، نفرت و مهربانی، حرص و بخشش و تمامی رفتارها و پندارها و شنیداریها دارای مزاج گرم یا سرد میباشند.
هر چیزی در عالم هستی دارای مزاج است. حیوانات، گیاهان، فصول، سنین و اعضاء بدن که در سایر نویسههای ویکیطب به آنها اشارهای کردهایم.